ژورنالیست جوان وبنوشت شاهین کارخانه
| ||
«خواب» خواب میتوانست کلاغی در آستان دانشگاه نباشد. خواب میتوانست مثل روزهایم گود و تاریک نباشد. خواب میتوانست چشمهای درشت و روشن تو باشد. خواب میتوانست مثل یک روز معمولی باشد، من فریاد چشم هایت شوم و با مشتهای گره کرده آزادی را بجویم. خواب میتوانست وهم امید باشد. خواب میتوانست تار و غریب اما رنگی باشد. خواب شبانهام میتوانست صبح کدر زمستانی نگاهت نباشد خیره به منظرهی رنگ پریدهی میدان شهر. خواب میتوانست پر زدن کلاغ نباشد بر تصویری که «گوشوارهی آبیات بر گور سیمانی دانشگاه غلتید و رفت.» [ دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ] [ 1:47 ] [ شاهین کارخانه ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |