ژورنالیست جوان
وبنوشت شاهین کارخانه
قالب وبلاگ
لینک های مفید
هر آدمی عادت های بدی هم دارد. من عادت دارم پوست دور ناخن های دستم را بکَنم. تقریباً از چهارده سالگی اصرار عجیبی به این کار دارم. اول از شستم شروع می کنم. آن قدر انگشت سبابه ام را روی شستم می کشم تا احساس کنم نقطه ی خشکی را کشف کرده ام. بعد ساعت ها، مشغول هر کاری که هستم –اغلب حتی وقتی با همان دستم مشغول کاری هستم- با ناخن با آن بازی می کنم. بالاخره یک وقتی ور می آید. بالاخره یک وقتی خون می افتد. اوایل یک وقت هایی درد هم می گرفت، حالا دیگر نه. بعد یک وقتی زخم خشک می شود، آن وقت مجبورم زخم را بکنم… و این ماجرا ده- یازده سال است که ادامه دارد.

یک بار یک نفر حرف خیلی درستی بهم زد. جمله ی ساده و در ظاهر پیش پا افتاده اش را بارها در شرایط مختلف و فراتر از موضوع انگشتانم به یاد می آورم. گفت:”  یا یه روز دیگه این کارو نمی کنی، یا تا ابد این کارو می کنی.”

تنها واکنشی که هنوز هم به این جمله دارم سکوت است. آن یک روزی که آدم دیگر یک کاری را نمی کند، آن روزی که یک چیزی مثل میوه ی رسیده از سر آدم می افتد، روزی که بالاخره آدم آمادگی این را پیدا می کند که چیزی را ترک کند بعضی اوقات دیر می رسد. و تو زخم تر و زخم تر شده ای.

[ جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۹۰ ] [ 14:11 ] [ شاهین کارخانه ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

درآی و بنشین و این کلمه را باش که این کلمه با تو کارها دارد. (اسرارالتوحید)
لینک های مفید


امکانات وب