ژورنالیست جوان وبنوشت شاهین کارخانه
| ||
گمان کنم تا سالها وقتي بشنوم فلان رمان ايراني خيلي خوب است، بپرسم يعني از «من منچستريونايتد را دوست دارم» هم بهتر؟
محمدحسن شهسواری
«من منچستریونایتد را دوست دارم» رمانی در هجو تاریخ است با سرآغاز... سفرِ دانشجویِ آشولاشِ تاریخ با کپهی سنگینِ جزوهها و ورقپارههای درسی و سلولهای منتشرهی سرطانی که در عروقِ او چرخ میخورند، کولهپشتیِ سنگینی که به او هیبتِ آدمهای شَل و واداده را داده، شلوارِ جینِ بیست و پنج هزارتومانی که توی جیبهاش وینستونِ چروکیده و فندکِ زیپوِ تقلبی چپیده و کفشهای بدرنگِ زرشکی... سفرِ دانشجوی تاریخ با حالی که هیچ خوب نیست در دالانی به نامِ خیابانِ انقلاب آغاز میشود و مثلِ خون در دلِ تاریخ به جریان میافتد... «من منچستر یونایتد را دوست دارم» متنی فلسفی است که واقعیت را به سخره میگیرد و حقایقِ تاریخی را از نو و به شیوهی خود بازروایت میکند.
فرشته نوبخت
فرض کنید در شهربازی سوار چرخوفلکی بزرگ میشوید، ناگهان چرخوفلک در مسیر گردش خود آن بالا میایستد. شما که در بالاترین کابین معلق میان زمین و آسمان نشستهاید اولش هل برمیدارید و مثل سایرچرخوفلکنشینان به مرگی فجیع فکر میکنید. اما کمکم منظرهی شهربازی و آدمهایی که حیران از پایین به چرخوفلک نگاه میکنند تماشایی میشود. در حس مشابهتی دورونزدیک رمان یزدانیخرم ما را دعوت میکند به نشستن بر بلندترین چرخوفلک ازحرکتبازماندهی تاریخ معاصر و تماشای اشباح هنوز زندهی اجداد متاخرمان.
سینا دادخواه
مهدی یزدانیخرم بهروایت خودش: «شهریور ۵۸ در محلهی سرچشمهی تهران بهدنیا آمدهام و بزرگشدهی شرق تهرانم. از نوجوانی میدانستم باید نویسنده و روزنامهنگار شوم و شدم. قوی بودن را دوست دارم، شاید برای همین است که دلبستهی قدرت رشتهام کیوکوشین کاراته هستم و حالم از فروتنیهای ریاکارانه بههم میخورد. دوست دارم روزی در مبارزه با شمشیر سامورائی، کندو، به درجات عالیه برسم وکیفش را ببرم. افتخار میکنم که روزنامهنگارم و منتقد و بهدوستی و کار با کسانی مثل محمد قوچانی، محسن آزرم، کریم نیکونظر، علیرضا غلامی، کاوه کیائیان، شهرام وفاییصفت و صد البته احمد غلامی و کلی آدم شریف دیگر که اسمشان در قلبم است، میبالم. خداوند را شکر میکنم که استقلالی و تنومند آفریده شدهام.»
رمانی در هجو زمان و جعل تاریخ
«من منچستریونایتد را دوست دارم»، تازهترین رمان مهدی یزدانیخرم به لیست پرفروشترینهای نشرچشمه را یافت. دومین رمان مهدی یزدانیخرم اینروزها در میان جامعهی ادبی و منتقدان هم با استقبال شایانی روبرو شده است. رمان ۲۱۲ صفحهای یزدانیخرم روایتی غریب و تودرتو دارد، رمانی با بیش از ۱۰۰ شخصیت که از سالهاي میانهای دههی ۸۰ شروع و در دههی بیست و سی روایت میشود. یزدانیخرم دربارهی این رمان میگوید: «"من منچستریونایتد را دوست دارم" اثری است در هجو زمان و جعل تاریخ.». یزدانیخرم برای نوشتن این رمان نزدیک به چهار سال وقت صرف کرده و حاصل کار داستانی شده پرکشش با روایتی جذاب. رمان در «تکهی اول» با تصویری از دانشجوی تاریخ دانشگاه تهران آغاز میشود؛ در هوای ابری پاییز ۸۳ در خیابان انقلاب. بعد رفتهرفته به گذشته ميرود و با روایتی از چند دههی قبلتر و حملهي متفقين به ايران گره میخورد. اين روند ادامه پيدا ميکند تا «تکهی دوم»؛ تهران دههی بیست و سی که پر شده از آدمهای غریبی که میخواهند تکلیف دنیا را روشن کنند، احزاب سياسي، نیروهای متفقین، لهستانیهای مهاجر، فیلد مارشال اسطورهای ارتش آلمان، شاعر ملیگرای ایرانی و... رمان پر از پرسوناژ و شخصیت یزدانیخرم درست مانند پازلی هزارتکه سعی دارد فضایي سیاسی و تاریخی را به تصویر بکشد و هر کدام از این شخصیتها بخشی از این تصویر را میسازند.
[ جمعه ۱۹ خرداد ۱۳۹۱ ] [ 17:35 ] [ شاهین کارخانه ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |